نگاهداری: فرهنگی که بر دل و روح مردم ننشیند ناکام می ماند
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۶۲۴۹۵
رئیس مرکز پژوهش های مجلس مردمی سازی و جامعه پذیری را شرط لازم اثربخشی فرهنگی دانست و تاکید کرد: فرهنگی که بر دل و روح مردم ننشیند ناکام می ماند.
به گزارش ایسنا، بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در همایش «فرهنگ و برنامه هفتم توسعه؛ تحول برای پیشرفت» که به همت دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور برگزار شد، گفت: مرکز پژوهشهای مجلس در چند ماه گذشته اقدامات مهمی را در حوزه برنامه هفتم توسعه به انجام رسانده و در همه حوزههای برنامه محورهایی را در راستای تحلیل راهبردی شرایط کشور و اولویتهای برنامه هفتم توسعه، تهیه و در اختیار مسئولان کشور قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در طول ماههای گزارش از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، گزارشهایی در حوزه الزامات سیاستی و تقنینی فرهنگ در عرصه برنامه هفتم توسعه، تهیه و منتشر شده است.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس خاطرنشان کرد: برخی از احکامی که در برنامه هفتم توسعه قرار است بنویسیم باید در پاسخ به این سوالات باشد که مسائل فرهنگی و ریشههای شکل گیری آنها چه هستند؟ چرا آنطور که باید مسائل فرهنگی حل نمیشوند؟
وی ادامه داد: بحثی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص تحول ساختاری در بحث فرهنگ مطرح مینمایند حاکی از این است که ابزار و سازوکارهای فرهنگی ما علیرغم توفیقات، اثربخشی مدنظر در حل مسائل فرهنگی را نداشته است و باید بخشی از احکام برنامه هفتم توسعه را به توانمندسازی و کارآمدسازی سازوکارها و ابزارهای فرهنگی اختصاص دهیم و اگرنه اگر همان مسیر قبلی را بدون تحول تکرار کنیم، نباید انتظار نتایج متفاوتتری نسبت به دورههای قبلی اجرای برنامههای توسعه در حوزه فرهنگ داشته باشیم.
نگاهداری با بیان اینکه «در نخستین برنامه توسعه بعد از بیانیه گام دوم انقلاب، باید رویکرد تحولی در مسائل فرهنگی داشته باشیم»، تاکید کرد: آنچه که به تحول نیاز دارد نگاه حکمرانی به مقوله فرهنگ است.
وی با اشاره به اینکه رابطه بین توسعه، اقتصاد و فرهنگ در برنامه هفتم توسعه باید ترسیم شود، گفت: متاسفانه برنامههای توسعه در کشور اقتصاد محور طراحی شده و علیرغم تاکید بر موضوع فرهنگ، برنامه و بودجه با رویکرد اقتصادی نگاشته شده است.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس توضیح داد: مکاتب توسعه اقتصادی هم در مطالعات جدید خود به این جهت رفتهاند که در توسعه کشور مهمتر از سیاست های اقتصادی، رابطه دولت و مردم است چرا که این ارتباط است که سیاستهای اقتصادی را رقم میزند تا جایی که به جای تاکید بر شاخص تولید ناخالص داخلی به سمت شاخصهای توسعه انسانی، نوآوری و سرمایه اجتماعی حرکت کردهاند.
وی همچنین با تاکید بر اینکه جهت گیری به سمت برنامه فرهنگ محور در کشور شکل نگرفته است، گفت: برای این مهم باید یک تحول بیرونی در حوزه برنامهریزی حکمرانی نسبت به فرهنگ و همچنین یک تحول درونی در ابزارهای فرهنگی کشور در مقوله فرهنگ، ایجاد شود.
نگاهداری راهحل تقویت اقتصاد فرهنگ را توجه به ظرفیتهای درونزای آن دانست و تصریح کرد: در حال حاضر 12 درصد تولید ناخالص برخی کشورها با صنایع خلاق فرهنگی تامین میشود، میانگین جهانی این عدد 3 درصد است در حالی که در کشور ما سهم اقتصاد فرهنگ از تولید ناخالص داخلی تنها 2.8 درصد است.
وی ادامه داد: در ساختارهای فرهنگی سالهاست از دستگاههای موازی فرهنگی حرف میزنیم اما راهحلی برای رفع این مسئل نمیاندیشیم. در حالیکه باید ساختار شبکهای ماموریتگرا را برای تحول ساختار فرهنگی در برنامه هفتم توسعه درنظر بگیریم.
رییس مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه تشتت در مدیریت فرهنگی موجب ناکارآمدی در این حوزه میشود، خاطرنشان کرد: در راهبری و مدیریت فرهنگی کشور امروز باید به بلوغی رسیده باشیم که تکلیف برخی دوگانههای سیاستی – حکمرانی در حوزه فرهنگ را شناسایی و مرتفع کنیم چرا که این موضوع در خیلی موارد مدیریت فرهنگی کشور را متشتت نشان میدهد.
وی با تاکید بر ضرورت توجه به آیندهنگاری فرهنگی، یادآور شد: باید در این زمینه مولفههای پیشران آینده فرهنگی کشور، سناریوهای مدنظر و مطلوب، مدنظر قرار گیرد.
نگاهداری با بیان اینکه «فرهنگ در دنیا به مقولهای بین فرهنگی تبدیل شده است»، عنوان کرد: نباید نسبت به ابعاد بینالمللی و جغرافیای فرهنگی که کشور در میان آن واقع شده است بیتفاوت باشیم بلکه در قالب دیپلماسی فرهنگی و در برنامه هفتم توسعه باید به این مهم توجه ویژهای شود.
وی با تاکید بر اینکه حکمرانی مردمی در تمام حوزهها نیاز است، تصریح کرد: حکمرانی مردمی اگر در اغلب حوزهها یک انتخاب باشد در حوزه فرهنگ، یک الزام است چراکه نمیتوانیم بدون توجه به مردم مدیریت فرهنگی را طراحی کنیم.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با تاکید بر اینکه مردمی سازی و جامعه پذیری شرط لازم اثربخشی فرهنگی است، گفت: هر چقدر جامعه پذیری و مردمی کردن فرهنگ را افزایش دهیم توانمندی مدیریت فرهنگی بیشتر میشود؛ چرا که فرهنگی که بر دل و روح مردم ننشیند ناکام می ماند.
وی با انتقاد از اینکه برنامههای توسعه در حوزه فرهنگ بیشتر برای دستگاههای فرهنگی نوشته میشود، عنوان کرد: در برنامه هفتم توسعه با یک رویکرد تحولی میتوان مردم محوری در عرصه فرهنگی کشور را مورد توجه قرار داد.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در پایان تنوع فرهنگی در کشور را یک مزیت دانست، تاکید کرد: رویکرد مردم شناسانه به فرهنگ و همچنین تنوع فرهنگی و قومی در چهارچوب ارزشهای انقلاب اسلامی در برنامه هفتم توسعه باید مورد توجه قرار گیرد و به آنها اهمیت داده شود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مركز پژوهش هاي مجلس سفر استانی رئیسی رستم قاسمی درگذشت برگزیده ها رئیس مرکز پژوهش های مجلس برنامه هفتم توسعه مدیریت فرهنگی حوزه فرهنگ مسائل فرهنگی فرهنگی کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۶۲۴۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنری که لاکچری شده!
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی میرزاباقری ـ مسئله گرانی موضوعی نیست که کسی از آن خبر نداشته باشد و حتی پولدارها هم از وضعیت گرانی مینالند. هر روز یک کالایی گران میشود، یک روز گوشت، یک روز نوبت مرغ است، یک روز نوبت میوه و روز دیگر گرانی مسکن و. هر روز یک موضوع در اقتصاد ما مطرح و به چالش تبدیل میشود.
این گرانیها به فرهنگ هم رسوخ پیدا کرده و به کنسرتها هم کشیده شده است. بلیت کنسرتها از روزهای اول سال به حدود یک میلیون تومان هم رسیده و این سوال مطرح است که طی یک ماه گذشته مگر چه اتفاقی افتاده که بلیت کنسرت به صورت چراغ خاموش این همه افزایش قیمت داشته است؟
برگزاری کنسرت در بسیاری از جوامع امری رایج به شمار میرود و سالانه هنرمندان مطرح موسیقی در فصول مختلف سال در فستیوالها و یا تورهای کنسرت خود روی صحنه میروند؛ بدین ترتیب مردم میتوانند با حضور در این کنسرتها اوقات خوشی را تجربه کنند. هرچند که کنسرت رفتن حداقل در ژانرهای عامهپسند در سایر کشورها امری عادی به شمار میرود و کنسرت رفتن بجز در ژانرهای اپرا یا کلاسیک کالایی لوکس به شمار نمیآید، اما با بالا رفتن نرخ تورم، مردم عادی کمتر میتوانند در یک کنسرت شرکت کنند.
نکته تلخ ماجرا اینجاست که گرانیها وافزایش نامتعارف هزینهها از سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی کاسته و بیشترین ضربه را به اهالی فرهنگ و هنر وارد کرده و کنسرتهای چند صد هزار تومانی باعث شده خیلی از خانوادهها خط قرمزی دور اینگونه برنامههای فرهنگی و شاد بکشند. در حال حاضر ارتباط با موسیقی فقط با دانلود و شنیدن آهنگ از سایتهای رسمی و غیررسمی اتفاق میفتد و فقط کسانی که توانایی مالی دارند میتوانند به کنسرت بروند.
باید قبول کرد که کنسرت هم به کالایی لوکس و لاکچری تبدیل شده که دیگر همگان امکان استفاده از این شرایط را ندارند و افزایش قیمت بلیط باعث شده مخاطبان بالقوه کنسرتهاهرگز به مخاطب فعال بدل نشوند و نیز از مخاطبان بالفعل موسیقی کاسته شود که در دراز مدت به نفع هیچکسی نیست.
وقتی بلیت کنسرتی حدود ۹۰۰ هزارتومان باشد، یک خانواده چهار نفره باید سه میلیون و ۶۰۰ هزارتومان هزینه کند. با احتساب پایه حقوق یک کارمند یا کارگر مطابق با پایه دستمزد وزارت کار، این رقم یک سوم میزان حقوقشان است.
گران شدنی هر کالایی منجر به ریزش مخاطبان آن کالا یا خدمات است، اما مردم مجبورند خود را با این شرایط وفق دهند و خود را با این شرایط سازگار کند نه اینکه عادت کنند و افزایش قیمتها باعث حذف کالای فرهنگی از سبد خانوارها شده است.
به هر حال با توجه به شعار امسال امیدواریم حتی مردم در صحنه هنر هم دخیل شوند و حتی برگزاری جشنوارههای موسیقی هم به بخش خصوصی واگذار شود و ارگانها، بنیادها و سازمانهای مربوطه با توجه به نامگذاری سال ۱۴۰۳ به عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» از سوی رهبر انقلاب برای کمک به تولید آثار ارزشمند هنری قدم برداردند.
اگر هزینه فعالیتهای فرهنگی بالا رود و اگر سینما و موسیقی کشور تعطیل شود، چه چیزی از فرهنگ باقی میماند؟
البته همه تقصیرها را نباید به گردن قیمت بلیت کنسرت انداخت و باید فرآیند اقتصادی برگزاری کنسرتها هم اصلاح شود تا شاهد حضور همه اقشار جامعه در کنسرتها باشیم.
باید قبول کرد که کنسرتها تثیر بالایی در شادیبخشی دارند و باید پیش از هر چیزی برای ایجاد این شادی زیرساختهای اصلی مانند سالنهای مناسب ایجاد شود و سپس با حمایتهای دولتی نرخ قیمت بلیتها را کنترل کرد تا عامه مردم بتوانند حداقل سالی دو بار به کنسرت بروند و از شادیهای جمعی محروم نشوند.
انتهای پیام/